0
0

زندگینامه رابرت داونی (مرد آهنی ) از اعتیاد و اخراج تا ستاره هالیوود

زندگینامه رابرت داونی
4.7/5 - (64 امتیاز)

زندگینامه رابرت داونی، مرد واقعا آهنی!

داستان زندگی رابرت داونی از جمله داستانهای واقعی است که ما را واقعا شگفت زده می کند. در این نوشته از سایت هنر جنگ، می خواهم داستان زندگی «رابرت داونی جونیور» بازیگر معروف هالیوود را برای شما تعریف کنم تا با چالش های زندگی اش بیشتر آشنا شوید.

 

از کودکی و نوجوانی تا دو ازدواج ناموفق رابرت داونی

پدر و مادر رابرت داونی، هر دو بازیگر بودند و او یک خواهر بزرگتر از خودش داشت. پدر رابرت، مواد مخدر مصرف می کرد و از سن 6 سالگی، پسرش را برای مصرف ماری جوآنا تشویق کرد! به همین دلیل بود که در جوانی، رابرت داونی یک معتاد به حساب می آمد.

وقتی رابرت 11 ساله شد، پدر و مادرش از هم جدا شدند و این، یکی از آسیبهایی جدی بود که به او وارد شد.

رابرت داونی بازیگری را از کودکی و نوجوانی شروع کرد. اما بارها به خاطر اعتیادش به الکل، هروئین و ماری جوآنا دستگیر شد و به زندان افتاد.

گاهی اوقات رابرت از وضعیت تاسف بارش خسته می شد و دلش می خواست که اعتیادش به مواد مخدر را کنار بگذارد؛ اما موفق به این کار نمی شد و دوباره به مصرف مواد مخدر روی می آورد!

رابرت داونی دو بار ازدواج کرد و هر دو همسرش، به خاطر اعتیاد شدیدش به مواد از او جدا شدند. به دلیل استفاده از مصرف مواد مخدر، او به کارش هم زیاد تعهد نداشت و سر بعضی از تمرینهایش حاضر نمی شد. به همین دلیل بود که از نقش بازیگری بعضی از فیلمها اخراج شد!

 

پرونده سنگین یک فرد سابقه دار به نام رابرت داونی

در کل، رابرت داونی تا سن 36 سالگی، پرونده سنگینی داشت و خوش سابقه به حساب نمی آمد! دولت حتی حق رای را هم از او سلب کرده بود و او نمی توانست به عنوان یک شهروند عادی زندگی کند.

از سن 6 سالگی تا 36 سالگی، وضعیت رابرت روز به روز بدتر شد و در سراشیبی بود! اگرچه در حرفه بازیگری موفقیتهای چشمگیری داشت؛ اما یک شخص عادی و سالم به حساب نمی آمد؛ اما اتفاقی عاشقانه باعث شد که رابرت تصمیم بگیرد که زندگی اش را واقعا تغییر دهد.

در 36 سالگی و بعد از دو بار طلاق و چندین سال زندگی در زندانهای مختلف، رابرت جونیور با خانمی به نام سوزان لوین آشنا شد که او هم در صنعت فیلمسازی فعالیت می کرد. در شب تولد 30 سالگی سوزان، رابرت به او پیشنهاد ازدواج داد و سوزان به شرطی قبول کرد با او ازدواج کند که رابرت اعتیادش را به طور کامل کنار بگذارد.

 

از حال بد به حال خوب رابرت داونی (آغاز یک تحول بزرگ)

اگرچه اعتیادش به الکل و مواد مخدر، با احساسات و خاطرات دوران کودکی اش آمیخته شده بود؛ اما این رابطه عاشقانه، به قدری برای رابرت داونی مهم بود که تصمیم گرفت اعتیادش را کنار بگذارد و زندگی تازه ای برای خودش بسازد. برای اینکه فکر مصرف مواد مخدر از سرش بیرون برود، شروع به ورزش کرد و ورزشهایی مثل مدیتیشن، یوگا و کنگ فو را به صورت حرفه ای دنبال کرد. همین تلاشها باعث شد تا عادتهای منفی مثل خشونت و اعتیاد به مواد مخدر از سرش بیرون بیاید و عادتهای مثبت جدید مثل ورزش و مدیتیشن در او شکل بگیرد.

در سال 2005 و در سن 40 سالگی، رابرت داونی با سوزان ازدواج کرد و حالا صاحب دو فرزند، یک دختر 6 ساله و یک پسر 8 ساله هستند.

 

مسیر موفقیت رابرت داونی

از 43 سالگی، مسیر زندگی کاری رابرت داونی وارد مسیر سربالایی شد. او با کمپانی فیلمسازی ابرقهرمانی Marvel (مارول) قرارداد بست و در فیلم Iron Man (مرد آهنی) نقش «تونی استارک» را بازی کرد. این فیلم بسیار پرطرفدار و پرفروش شد و این شروع موفقیتهای بزرگ رابرت داونی بود. رابرت داونی از کودکی به داستان مرد آهنی علاقه زیادی داشت و وقتی نقش تونی استارک به او پیشنهاد شد، با خوشحالی آن را پذیرفت. زندگی تونی استارک به زندگی واقعی رابرت شباهت زیادی داشت؛ زیرا تونی استارک هم فردی عیاش و ثروتمند بود که مسیر زندگی اش به یکباره تغییر کرد! از گفتن ادامه داستان فیلم مرد آهنی صرف نظر می کنم و از شما می خواهم حتما مجموعه فیلم های زیبای مرد آهنی و بازیگری فوق العاده رابرت داونی در این فیلم را خودتان ببینید و لذت ببرید.

بعد از مرد آهنی، او در فیلمهای دیگر کمپانی مارول مثل هالک شگفت انگیر، انتقام جویان، کاپیتان آمریکا و… نیز بازی کرد و خوش درخشید. البته به غیر از این فیلمها، رابرت داونی در فیلمهای موفق دیگری مثل Tropic Thunder (تندر استوایی) و The Soloist (تکنواز) و Sherlock Holmes (شرلوک هولمز) نیز ایفای نقش کرد. رابرت داونی با بازیگری قدرتمند و زیبای خود، اثبات کرد که بازیگری واقعی و هنرمند است و به همین دلیل، او نامزد بهترین بازیگر مکمل مرد در اسکار و گلدن گلوب شد.

بعد از این اتفاقات بود که رابرت به شهرت جهانی رسید و به یکی از پردرآمدترین بازیگرها تبدیل شد. در حال حاضر، رابرت داونی بیش از 300 میلیون دلار ثروت دارد و پیج اینستاگرامش حدود 47 میلیون فالوور دارد.

راستی بعد از این موفقیتها بود که رابرت داونی به صورت کامل تبرئه شد و پرونده اش پاک شد؛ در نتیجه او دوباره حق رای را به دست آورد و به یک شهروند سالم و پرافتخار تبدیل شد.

 

درس های بزرگ از زندگی مرد آهنی 

خیلی اوقات، ما فکر می کنیم که زندگی ما به بن بست رسیده است و انقدر اشتباه کرده ایم که دیگر فرصت جبران اشتباهات خود را نداریم؛ اما زندگینامه رابرت داونی ثابت می کند که هیچ وقت برای جبران گذشته دیر نیست. رابرت داونی ثابت کرد که می توانیم از 40 سالگی شروع کنیم و به اهداف بزرگ و زندگی دلخواهمان برسیم.

چند سوال تامل برانگیز

  • در واقع همه ما اشتباه می کنیم؛ اما آیا شجاعت تغییر دادن مسیر زندگیمان را داریم؟
  • آیا برای رسیدن به هدفها و آرزوهایمان، بهانه سن و سالمان را می آوریم؟
  • آیا فکر می کنیم به قدری اشتباه کرده ایم که لیاقت موفقیت و پیشرفت در زندگی را نداریم؟

حدس می زنم که خیلی از ما، به قدری در گذشته مانده ایم که جرات ساختن آینده را از دست داده ایم!

اگر در زندگی، با بهانه ها، ترس ها و اشتباهاتتان سرخورده شده اید، داستان زندگی رابرت داونی را به یاد بیاورید که با وجود اشتباهات بسیار، با وجود پرونده ای پر از جرم و سابقه بد، با وجود طلاق و اخراج از کار، باز هم بلند شد و دوباره شروع کرد. همه ما می توانیم قهرمان زندگی خود باشیم، همه ما می توانیم دوباره شروع کنیم، همه ما می توانیم با امید زندگیمان را بسازیم؛ اما برای این کار باید باور کنیم که ما لیاقت موفق شدن را داریم، ما می توانیم زندگی خود را بهتر کنیم، ما شایسته یک زندگی خوب را داریم و سکان زندگی ما، فقط و فقط به دست خودِ ماست.

 

در این نوشته از هنر جنگ، خیلی خوشحالم که توانستم زندگی یک مرد واقعا آهنی را برایتان تعریف کنم. مردی که با وجود گذشته ناخوشایند، زندگی فوق العاده ای برای خود ساخته است و روز به روز موفق تر و معروف تر می شود. این مرد آهنی، الهام بخش بسیاری از افراد در سرتاسر دنیا است و با تلاش خود ثابت کرده است که:

برای ساختن یک آینده فوق العاده، ما به یک گذشته خوب نیاز نداریم…

 

لطفا نظر خوبتان درباره زندگی نامه رابرت داونی و مسیر زندگی اش را در زیر این نوشته برایم کامنت کنید و بنویسید که بعد از خواندن داستان زندگی رابرت داونی، شما چه تصمیمی برای زندگیتان گرفته اید؟

آیا این مطلب را می پسندید؟
https://honarejang.com/?p=12824
اشتراک گذاری:
واتساپتوییترفیسبوکپینترستلینکدین
فهیمه شریفی
مطالب بیشتر

نظرات

12 نظر در مورد زندگینامه رابرت داونی (مرد آهنی ) از اعتیاد و اخراج تا ستاره هالیوود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. سلام
    من فهمیدم دلیل تغیرش چی بود اگه دقت کرده باشید گفت که کنگ فو رو حرفه ای شروع کرد احتمالا الگوی زندگیش پاندای کنگ فو کار بوده😂😂

    9

      1. سلام.وقت بخیر.من هر روز قبل از رفتن به سرکار از کلیپ ها و مطالب پر انرژی شما استفاده می کنم و شروع به یک زندگی دوباره بعد از یک شکست (جداای)دست زدم.و از شما بابت هدیه دادن این همه انرژی تشکر نی کنم.
        دوست دار شما مجتبی

        3

        1. مجتبی عزیز سلام
          رفیق خیلی خوشحالم داری به سمت جلو حرکت می‌کنی
          باقدرت ادامه بده و برو تا اوج✌️

          4

    1. سلام رفیق
      این حرفی که زدی خیلی خوب و دقیقه. هیچوقت دیر نیست. البته که نباید تعلل کرد وبا این شعار به خودمون فرصت وقت تلف کردن بدیم.
      راستی – ممنون بهمون بازخورد میدی.

      اگه به انرژی داشتی همیشه میتونی روی هنر جنگ حساب کنی
      مراقب خودت باش

      6

    1. امیررضایِ عزیز سلام.
      ممنونم دوست خوبم. این انرژی مثبت کلام شما بچه های هنر جنگ رو شارژ نگه میدارِ.

      امیر رضایِ عزیز فراموش نکن رویاهات رو زندگی کنی.

      22

    1. مهتاب عزیز سلام.
      تصمیم های کوچیک و درست میتونه دنیاتو عوض کنه. این فراموش نکن.
      این هم یک شروع خوبه 🙂

      مراقب رویاهات باش

      42

  2. واقعا جالب بود.نقطه عطف زندگی رابرت داونی از جایی بود که ی دلیل برای ترک عادت بدش پیدا کرد.

    من یک افسانه شنیدم خیلی جالبه.
    میگه در روزگاران قدیم ی نیمچه خدا ،نیمچه انسانی به اسم سیزیف زندگی میکرده.سیزیف ی گناهی،ی خطایی میکنه.خدایان اون شهر تصمیم میگیرن یک مجازات سخت برای سیزیف در نظر بگیرند.یکی میگه ببندیمش ب یک اسب تا این اسب دور شهر بچرخه و این رو با خودش بکشونه رو زمین.یکی میگه بسوزونیمش.هر کس ی چیزی میگه.ولی در نهایت به یک تصمیم جمعی می رسند ک برای مجازات یک سنگی که نه خیلی بزرگ باشه که نشه هلش داد نه خیلی کوچیک که راحت بشه هلش داد رو هرروز تا سر یه کوه هل بده.کار سیزیف این میشه از صبح اون سنگو هل میده میرسه سر کوه.سنگ از روی کوه قل میخوره میره پایین و دوباره روز بعد همین کار تکرار میشه.
    اون ها سیزیف رو به تکرار مجازات کردن.
    چیزی که ما هروز بهش دچاریم تکرار.
    صبح بیدار میشیم صبحانه میخوریم در پیاده رو های شلوغ مثل همیشه حرکت میکنیم میریم سر یک کار تکراری شب برمیگردیم و همون کارهای تکراری و دوباره روز بعد و روزهای بعد.همه ما به تکرار دچاریم
    ولی ی سوال مطرحه.که چه چیزی می تونه این مجازات سیزیف را کمتر کنه یا اینکه راحتتر کنه.؟؟
    جوابش یک کلمه است
    ((معنا))
    اگه به سیزیف بگن که قراره این سنگ را مثلا برای ساخت یک معبد استفاده کنن.به کارش معنا دادن .اون وقت اون تکرار قابل پذیرش تر خواهد بود براش.
    یک معنا در زندگیش هست میدونه وقتی سنگ را بالای کوه برد یک هدفی داشته یک معنایی داشته.
    این داستان رابرت داونی هم همینه.اون برای ترک یک عادت یک تکرار،ترک اعتیادش نیاز به معنا داشته که خب اون در سن۳۶ سالگی معنای زندگیش را پیدا کرده.
    خیلی از ما وقتی از انجام یک کار و یک تکرار خسته هستیم می تونیم با یافتن یک معنا ،یک هدف،…اون تکرار را با معنا کنیم.
    چقدر خوبه که ما هر از چند گاهی از خودمون بپرسیم معنا زندگی ما چیه؟
    اون هدفی که صبح به خاطرش بیدار میشیم و شب با فکر بهش میخوابیم؟
    چه هدفیه؟
    چه رویاییه؟
    لبخند مادر،سر بلندی پدر،کمک به یک آدم،…
    هر کس یک معنا داره.معنا زندگی شما چیه؟
    🌹🌹🌹🌹🌹🖐

    55

    1. عطیه عزیز سلام.
      افسانه سیزیف یکی از جالب ترین داستان های اساطیریِ. این داستان به شکل های نزدیک به هم نقل شده. اما جالب تر تفسیر تو از این داستانِ. کاملا درست تحلیلش کردی
      در واقع داستان زندگی همه ی ما میتونه مثل سیزیف باشه. با این تفاوت که اون محکوم شد تا یک کار بدون معنا رو بارها و بارها انجام بده. اما انسان ها خودشون رو محکوم به انجام کارهای بدون معنا میکنن و هرروز این حکم رو اجرا میکنن .

      بخاطر این مقاله کوتاه و زیبا و سوالات تامل برانگیز ممنون دوست خوبم .

      از رویاهات مراقبت کن
      اونها رو زنده نگه دار

      43